بسیاری از ما علاقمند هستیم که اطرافیانمان برداشت مطلوبی از برند شخصیمان داشته باشند. این مهم به ویژه در تعاملات و مناسبات سازمانی از جلوه بیشتری برخوردار است.
به عبارتی تصور و قضاوت سایرین برای ما انسانها از اهمیت بالایی برخوردار است و تلاش بسیاری از ما در جهت ایجاد تصویری مطلوب از خود در ذهن دیگران است . هنر مدیریت برداشتmanagement) ¬(impression، از جمله مهارتهای اساسی افراد در برقراری ارتباطات و تعاملات است. مدیریت برداشت بر اهمیت ارتقای شایستگیهای باطنی و ظاهری تأکید دارد، و درواقع بر دو محور اساسی صورت و سیرت زیبا متکی است.
مدیریت برداشت فرآیند مدیریت ادراکات دیگران از خود و تحت تأثیر قرار دادن ارزیابیها و قضاوتهای آنان است و فرد تلاش دارد از این طریق تصویری برجسته و شاخص از خود ارائه دهد. سیرت نیکو و روی گشاده و آراسته از جمله ویژگی های یک برند شخصی موفق و عاملی تمایزبخش است.
تکنیکهای مدیریت برداشت و مهارتهای خود-ارتقایی موجب میشوند تا افراد بتوانند به گونهای شایستهتر عملکرد خود و دیگران را ارزیابی و تصویری مثبت از خود ارائه کنند. و حتی در هنر اقناع بهتر ظاهر شوند. وفای به عهد ، فروتنی ، عالم بی عمل نبودن، روی گشاده، پندار، گفتار و کردار نیک و برقراری توازن میان گفتار و کردار از جمله شاخصهها و مهارتهای مدیریت برداشت هستند.
بسیاری از روشهای مدیریت برداشت در جهت ارتقای خود و بهبود تصویر شخصی خویش نزد دیگران هستند.
برای خواندن ادامه مطلب روی لینک زیر کلیک نمایید.
منبع:برندتک
بر خلاف آنچه برخی فکر می کنند، طراحی یک برند کار بسیار زمان بر و مشکلی است. نه تنها شما مجبورید تعداد زیادی متغیر را در نظر داشته باشید، بلکه باید بدانید چگونه تغییرات را به خوبی و به نسبت های مناسب در جاهایی که نیاز است اعمال نمایید. یکی از آیتم های طراحی یک برند ،رنگ است. شما می توانید یک لوگوی تک رنگ، یک لوگوی دو رنگ و یا حتی لوگویی با بیش از دو رنگ داشته باشید
زمانی که صحبت از رنگ در برندسازی به میان میآید باید این دو نکته را در نظر گرفت: در زمینهی حسی مهم است که مخاطب با نگاهکردن به آنچه احساسی را تجربه خواهد کرد، اما به لحاظ کاربردی باید برتری آن به سایر رقبا در زمینهی تجارت نیز بررسی شود.
با مالکیت صحیح و موفقیتآمیز یک رنگ توسط یک برند فضای رقابتی شدید و جلب سریع توجه (حتی در برخی مواقع بدون استفاده از لوگو یا اشاره به نام برند) حاصل خواهد شد. این یعنی استفادهی بهجا از قدرت رنگ.
بدیهی است که بهدست آوردن مالکیت کامل یک رنگ کار سادهای نبوده و به طراحی لوگو نیز ختم نمیشود، بلکه در کنار انتخاب المانهای برند و تبلیغات، لازم است برای آن یک برنامهی حرفهای تنظیم شود.
پس از موفقیت در این امر (که به شهرت یک رنگ در میان مردم نیز بستگی دارد) رنگ به وضوح و به سرعت یادآور محصولات ما خواهد شد و بین رقبا تنها برندی خواهیم بود که از آن استفاده میکنیم.
همچنین باید به روانشناسی رنگ، که نسبتاً پیچیده است، نیز توجه داشته باشیم. رنگ می تواند بسته به فرهنگ، موقعیت و صنعت معانی مختلفی داشته باشد
مثلاً, آیا تا به حال متوجه شدهاید که بیشتر رستورانهای عرضه کننده خوراک حاضری (fast food) در دکوراسیون خود از رنگهای قرمز روشن و نارنجی استفاده میکنند؟ سرعت بالای این رنگها در تأثیر بر روی مشتری, ابداً تصادفی نیست. مطالعات نشان دادهاند که رنگهای قرمز و نارنجی, مشتریها را تشویق میکند تا هر چه زودتر غذایشان را بخورند و رستوران را ترک کنند یعنی درست همان کاری که صاحبان این قبیل رستورانها از شما انتظار دارند.
همچنین مشاهده تلفیقی فراوان از دو رنگ مشکی و قرمز در وب سایتهای ویژهی بزرگسالان نیز امری تصادفی نیست. به اعتقاد محققان, این رنگها معانی ضمنی جنسیتی دارند.
آیا تاکنون متوجه شدهاید که در اسباب بازیها, کتابها و وبسایتهای ویژهی کودکان معمولاً از تکههای بزرگ رنگهای روشن زنده و اصلی استفاده میشود؟ جوانترها این رنگها را ترجیح میدهند و پاسخگویی مثبت آنها به کالاهایی که این ویژگی را دارند بسیار بیشتر از کالاهایی است که با مداد شمعی یا ترکیبی از رنگهای بیروح و سرد رنگآمیزی شدهاند.
محققان بازاریابی در آمریکا روز خاصی را به گردش علمی اختصاص دادهاند که در آن به شناسایی رنگها و تأثیرات احتمالی آنها بر انسان میپردازند.
اما تأثیرات رنگ در میان فرهنگهای مختلف, متفاوت است. بنابراین هنگام طراحی هر گونه نیازمندیهای تبلیغاتی باید به رویکردها و خواستهای مخاطبینتان توجه کنید.
مثلاً, سفید در فرهنگ کشور چین و ارغوانی در فرهنگ کشور برزیل, نماد مرگ هستند. رنگ زرد برای چینیها مقدس است, اما نزد یونانیها یادآور غم و اندوه و برای فرانسویها نشانی از بخل و حسادت است. در آمریکای شمالی, رنگ سبز تداعی کنندهی بخل و حسادت است. مردم کشورهای گرمسیری بیشتر با رنگهای گرم موافقاند و مردم کشورهای سردسیر و شمالی رنگهای سردتر را ترجیح میدهند.
مثلاً, در فرهنگی که امروزه خط فکری آمریکای شمالی بر آن استوار است, هر یک از رنگهای زیر تداعی کننده کمیتها یا عواطف خاصی است.
همچنین محققان در امور بازار و بازاریابی به این نتیجه رسیدهاند که رنگ حتی بر روی عادات خرید مردم نیز تأثیر میگذارد. کسانی که تنها از سر هوا و هوس خرید میکنند در برابر رنگهای قرمز, نارنجی, سیاه و آبی مایل به ارغوانی عکسالعمل بهتری از خود نشان میدهند. اما, کسانی که حساب شده و با در نظر گرفتن توان مالیشان خرید میکنند در برابر رنگهای صورتی, آبی مایل به سبز, آبی آسمانی و سرمهای عکسالعمل نشان میدهند.
ابتدا دربارهی بازاری که هدف نهایی شما است فکر کنید. مثلاً تصور کنید که قصد دارید کتابهایی برای نوجوانان چاپ کنید و بفروشید, اما با پدربزرگها و مادربزرگها سروکار دارید. احتمال دارد کتابهایی را طراحی کنید که در آنها از رنگهای روشن و اصلی (قرمز, آبی, زرد) استفاده شده است تا اینگونه توجه خوانندههای نوجوانتان را جلب کنید. از این رو باید اقلام مورد نیاز در امر بازاریابی (نظیر بروشور, وبسایت و از این قبیل) را با در نظر گرفتن روحیه و سلیقه آنها تهیه کنید.
.صاحبان مشاغل همواره در پی ماندگار کردن و محبوبیت بیشتر برند خود در ذهن مشتریان هستند. یکی از راه های رسیدن به این هدف انتخاب رنگ مناسب برای برند است، زیرا تحقیقات نشان می دهند مشتریان با کمک رنگ، اولین درک و شناخت را از نام تجاری شما کسب می کنند و همین شناخت در برقراری ارتباطهای بعدی با برند شما موثر است
با دیدن رنگ، واکنش شیمیایی در مغز انجام می شود که منجر به واکنش های احساسی و عاطفی می شود. این واکنش به رنگ باعث بروز افکار، یادآوری خاطرات و حوادث و اتفاقات تلخ و شیرین است. ذهن ما آماده بخشیدن معنا و احساس به رنگ های مختلف است.
رنگ بنیان هویت بصری نام تجری شما است. به عبارت دیگر منعکس کننده تمام آن چیزی است که لوگو، بسته بندی، محصول و بازاریابی در تلاش برای به دست آوردن آن است. برای برندهای موفق ارزش رنگ چیزی بیشتر از یک انتخاب ذهنی و سلیقه ای است. در دنیایکسب و کار امروز، انتخاب رنگ مناسب یک استراژی ضروری است.
رنگ تداعی کننده مفاهیم متعددی در فرهنگ ها و در میان اقوام مختلف است. درک رنگ و معانی آنب سته به نژاد، سن، طبقه اجتماعی و جنسیت و مذهب تغییر می کند. در انتخاب رنگ برای برند باید جوانب جمعیتی و روانی غالب هر فرهنگی مورد توجه قرار گیرد.
زمانی که برند یا محصولی را برای ارائه به بازار آماده می کنید، باید سعی کنید تأثیر زیادی در ذهن مشتریان داشته باشد. هیچ کس الزامی برای خریداری محصول شما ندارد. با این حال، اگر یک رنگ منحصر به فرد انتخاب کنید، برند شما برای مدت زمان طولانی در ذهن مشتریان ماندگار خواهد شد و این ممکن است به خریداری محصول منجر شود.
برای خواندن مقاله به لینک زیر مراجعه نمایید.
کلمات کلیدی:برند-برندسازی-برندینگ-آموزش برند سازی-مشاور برند
۱ – بازاریابی محتوا بصورت موثر
بازاریابی محتوا یکی از روش هایی است که بواسطه آن، اطلاعات مفید و سودمند بدون واسطه در اختیار مشتریان بالقوه قرار خواهد گرفت. در این روش و با گذشت زمان، در صورتیکه اطلاعات بتواند نیاز مشتری را رفع نموده و اعتماد آنها را به سوی خود جلب نماید؛ در این صورت کسب و کار شما قادر خواهد بود که به انتخاب اول مشتریان تبدیل شود.فلسفه بازاریابی محتوا، به تصویر کشیدن هدفی ارزشمند است که سازمان ها بتوانند بجای تلاش کردن جهت متقاعد سازی مشتری برای فروش محصول خود، از آن استفاده نموده و با استفاده از اعتماد سازی، افزایش فروش را برای خود به همراه آورند.
۲- افزایش کارشناسان متخصص
از آنجاییکه هدف کارشناسان برندینگ در یک مجموعه، کسب شهرت و اعتبار برای برند مجموعه می باشد، در صورتیکه یک یا چند نفر کارشناس خبره در این زمینه استخدام نمایید، قدرت برند مجموعه شما به طرز قابل توجهی افزایش و ارتقا خواهد یافت.
۳- تعامل با شرکای معتبر
برقراری ارتباط با سازمان های بزرگ و ایجاد مشارکت با آنها جهت گرفتن پروژه های مهم، یکی از استراتژی هایی است که از دیرباز اثبات شده و مورد توجه کارشناسان قرار گرفته شده است. همیشه انجام پروژه های تحقیقاتی و یا شروع یک برنامه آموزشی خاص را با همکاری یک شریک تجاری بررسی کنید.
۴- حضور در شبکه های اجتماعی
در حال حاضر یکی از فاکتورهای مهم در برندسازی شرکت های خدماتی، حضور و تعامل در شبکه های اجتماعی است. در استراتژی بازاریابی،شبکه های اجتماعی به عنوان یک اهرم کلیدی شناخته می شوند که بوسیله آن می توان بواسطه تعامل با کاربران، کسب و کار خود را توسعه داده و با استفاده از اعتبار بدست آمده، درآمد خود را افزایش داد.
از آنجاییکه شرکت های خدماتی هنوز بطور کامل در این رسانه ها حضور پیدا نکرده و این بستر را به عنوان بخش اصلی استراتژی خود قرار نداده اند، از اینرو؛ استفاده از شبکه های اجتماعی می تواند فرصت های فوق العاده زیادی را برای کسب و کار خدماتی شما برقرار کند.
توجه داشته باشید، برای آنکه بتوانید بهترین استراتژی برندینگ را تدوین کنید گاهی وقت ها می بایست چندین استراتژی نمونه و موثر را با هم ترکیب نمود. به عنوان مثال، استفاده از بازاریابی محتوا به عنوان یک نمونه فوق العاده شناخته می شود که با حضور در رسانه های اجتماعی می توان از آن استفاده نمود. شبکه های اجتماعی استراتژی کاملی برای انتشار محتوا می باشد و محتوای تاثیر گذار، عاملی موثر در گفتگوهای آنلاین ایجاد می کند.
لینک مطلب:استراتژی های افزایش قدرت برند کلمات کلیدی:برند-برندسازی-مشاور برند-آموزش برند
همواره مشتریان نسبت به انتخاب برخی کالاها اصرار دارند، حتی اگر انتخاب آنها به نظر ما نادرست باشد. اما چرا بعضی از محصولات در حالی که از قیمت بالاتر و سطح کیفیت معمولی برخوردار هستند، می توانند رقبای خود را کنار بزنند؟بعضی شرکت ها یا برندها دارای سرمایه بزرگ به نام پیروان وفادار هستند. این در حالیست که بعضی دیگر نتوانسته اند حتی یک مشتری وفادار هم برای خود ایجاد کنند؟
اجازه دهید به موضوعی با عنوان رفتار مصرف کننده بپردازیم. رفتار مصرف کننده ترکیب روان شناسی، بازاریابی می باشد. در واقع شناخت رفتار مصرف کننده، نقش و کارکرد سلسله رفتارها در تصمیم های خرید مشتریان را بررسی می نماید. هدف این علم غنی، تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان بالفعل، وفادار و همیشگی می باشد و به تثبیت موقعیت و ایجاد تصویری شایسته در ذهن مشتریان کمک کنیم.
روان شناسان بر این نکته اتفاق نظر دارد که این ضمیر ناخودآگاه خودآگاه انسان است که ما را جذب آگهی های تبلیغاتی، برندها و محصولات می نماید و در تحریک ما در زمینه تصمیمات خرید نقش اساسی ایفا می نماید.
واقعیت آن است که مشتریان در برخی مواقع برای خریدهای خود دلیل مستدل و منطقی ندارند. بسیاری از خریدهای افراد نه بر پایه «نیاز» بلکه بر مبنای «آز» انجام می شود، بنابراین امروزه تحقیقات بازار به شیوه های گذشته با چالش های جدیدی روبه رو شده و دچار نوعی سردرگمی شده است.
طبق نظر متخصصان روان شناسی و مغز، مغز انسان از سه بخش اصلی تشکیل یافته است که هر کدام کارکرد ویژه و منحصر به فردی دارند. این بخش ها عبارتند از:
۱- مغز انسانی یا حافظه جدید؛ (Human brain): بیرونی ترین قسمت مغز به قشر مخ یا کورتکس معروف است و اموری همچون یادگیری، تکلم، ارزیابی منطقی امور، افکار هوشمندانه و تکوین شخصیت ازجمله کارکردهای آن است.
۲- مغز مادرانه یا حافظه میانی؛ به دستگاه کناری نیز معروف است و با اموری همچون احساسات، عواطف، حالت های روحی و روانی و همچنین هورمون ها درگیر است.
۳- حافظه قدیمی یا خزنده؛ به مجموعه R نیز معروف است. این قسمت کنترل کارکردهایی که به حیات انسان مربوط است مثل گرسنگی، نفس کشیدن و مقابله با آسیب ها و تهدیدهای بیرونی را به عهده دارد.
برای خواندن ادامه مطلب روی لینک زیر کلیک نمایید.
روش های ورود برند به ذهن مشتریان
کلمات کلیدی:برند-برندسازی-آموزش برند-مشاور برند