Brandtech

این وبلاگ در راستای با لا بردن دانش دوستان در زمینه برند و برند سازی فعالیت می نماید..

Brandtech

این وبلاگ در راستای با لا بردن دانش دوستان در زمینه برند و برند سازی فعالیت می نماید..

آیا تبلیغات می تواند در رفتارمردم تغییر ایجاد کند؟

تبلیغات همچنین می تواند بر اساس نقش هایی که در صنعت و اجتماع بازی می کند، تبیین شود. چهار نقش مختلف برای تبلیغات، مشخص شده است:
1-نقش بازاریابی     2-نقش ارتباطی     3-نقش اقتصادی     4- نقش اجتماعی
نقش بازاریابی. بازاریابی، فراگردی راهبردی است که یک کسب و کار برای ارضای نیازهای مصرف کننده به کار می برد و مصرف کننده از طریق این فراگرد، نسبت به درخواست کالا و خدمت اقدام می کند. مصرف کنندگان خاصی که یک شرکت تلاش های بازاریابی خود را به خاطر آن ها جهت می دهد، بازار هدف را تشکیل می دهند. ابزارهای بازاریابی عبارتند از: کالا، قیمت، مکان، و روش هایی که برای تحویل کالا به کار می روند. بازاریابی همچنین شامل ساز و کاری برای برقراری ارتباط بین این اطلاعات با مصرف کننده است که ارتباطات بازاریابی یا ترویج نامیده می شود. این چهار ابزار را مجموعا آمیزه یا عناصر تشکیل دهنده بازاریابی و یا چهار پی می گویند. علاوه بر آن، ارتباطات بازاریابی به چهار تکنیک ارتباطی مربوط تقسیم می شود: تبلیغات، ترویج فروش، روابط عمومی و فروش شخصی. بنابراین، تبلیغات فقط یکی از عناصر برنامه ارتباطاتی بازاریابی همه جانبه یک شرکت است-گرچه آنچه بیشتر به چشم می خورد، همین تبلیغات است.
نقش ارتباطاتی: تبلیغات، شکلی از ارتباطات جمعی است که انواع مختلف اطلاعات مربوط به بازار را در محل بازار، به قصد همخوان کردن خریداران و فروشندگان،انتقال می دهد. تبلیغات از طریق خلق تصویری که از واقعیت های بلاواسطه فراتر می رود، محصولی را معرفی می کند و نیز شکل آن را تغییر می دهد.

بیشتر بخوانیم

وفاداری مشتری...

برنامه‌های وفادارسازی مشتریان روش‌هایی در بازاریابی هستند که موجب بالارفتن شخصیت حقیقی و اعتباری مشتری می گردند و درنهایت به تکرار خرید مشتری منتهی می‌شوند. برنامه‌های وفادارسازی مشتریان سالهاست که به یکی از روش‌های ثابت وپرکابرد جهت افزایش دفعات مراجعه خریدار به محل خرید تبدیل شده و از همین رو بسیاری از مراکز فروش کالا به استفاده از آن روی آورده‌اند .
وفاداری واژه ای مثبت است . وفاداری، اصولاًًًً دو طرفه و مبتنی برهمکاری است . در بیشتر موارد وفاداری به مردم، شرکتها، ومحصولات نسبت داده می‌شود . ولی وقتی که وفاداری در رابطه با مشتری مطرح می‌شود، تعریف سنتی، معتبر نیست. تئوری وفاداری مشتری، در ادبیات فروش و بازاریابی نسبتاً جدید است .
امروزه بیشتر شرکت ها وظیفه محوراند تا رابطه محور. یعنی، کارمندان برحسب حجم تماس هایی که دارند پاداش می گیرند نه برحسب کیفیت تماسها.مردم کسب وکارپیشه آنچنان روی کارهای خود (همه چیزهایی که لازم است روزانه انجام دهند ) متمرکز می شوند که ایجاد رابطه با همان کسانی که کسب وکارشان را سرپا نگه می دارد را فراموش می کنند.

هرگاه بنگاه اقتصادی CLV  خود را بداند، ابزاری بی نهایت قدرتمند دارد که به آن در موارد ذیل کمک می کند: