Brandtech

این وبلاگ در راستای با لا بردن دانش دوستان در زمینه برند و برند سازی فعالیت می نماید..

Brandtech

این وبلاگ در راستای با لا بردن دانش دوستان در زمینه برند و برند سازی فعالیت می نماید..

اقسام تبلیغات

چون تبلیغ کنندگان بسیار گوناگونی تلاش می کنند تا به انواع بسیار مختلف مخاطبان دسترسی پیدا کنند، به این دلیل تبلیغات امر پیچیده ای است . 

تبلیغات نام تجاری: قابل مشاهده ترین نوع تبلیغات، تبلیغات ملی مصرف کننده است. نام دیگر آن تبلیغات نام تجاری است.این نوع تبلیغات بر توسعه هویت و تصویر بلند مدت یک نام تجاری متمرکز است.

تبلیغات خرده فروش: در مقابل، تبلیغات خرده فروش است که به محل کسب مربوط می شود، تبلیغات خرده فروش بر قیمت، در دسترس بودن، مکان و ساعات کار، تاکید دارد.

تبلیغات سیاسی: این نوع از تبلیغات را سیاستمداران به کار می برند تا مردم را متقاعد کنند که به آنان رای دهند. گرچه این نوع تبلیغات، منبع مهم ارتباطات برای رای دهندگان است، منتقدان عقیده دارند که تمرکز تبلیغات سیاسی، بیشتر بر تصویر سازی است تا پرداختن به موضوعات.

تبلیغات کتاب راهنما: نوع دیگر تبلیعات، کتاب راهنما است، زیرا مردم برای آن که بدانند چگونه کالا یا خدمتی را بخرند به آن مراجعه می کنند.

تبلیغات پاسخ-مستقیم: این نوع ازتبلیغات ممکن است از هر وسیله تبلیغی و از جمله پست مستقیم استفاده کند، اما پیام آن با پیام 

تبلیغات ملی و خرده فروش که در آن، مستقیما فروش کالایی را تشویق می کنند، متفاوت است. ادامه مطلب

علت عدم موفقیت بازاریابان چیست؟

مشکلاتی که امروزه مدیران بازاریابی را به خود مشغول کرده، عبارت است از آنکه تلاش آنها برای خلق و نگهداری برند فاقد برنامه‌ریزی های لازم بوده، به دلیل عدم شناخت ویژگی‌های نام تجاری (brand) و عدم شناخت روش های صحیح مدیریت برند نمی‌توانند به صورت اثربخشی، محصول را با برند  پیوند بزنند. اغلب مدیران بازاریابی و یا مدیران برند، مفاهیم بازاریابی را از قبیل شناخت نیازهای مشتری ، موضع‌یابی ، فعالیت های ترفیعی و تبلیغی به‌خوبی می‌دانند و تجربه فراوانی در اجرای آنها دارند، اما در مجموع آنچه آنها را در بازاریابی محصولات و خدمات دچار مشکل می‌کند، آن است که نمی‌توانند مفاهیم بازاریابی را در راه ارتقای ارزش برند به کار گیرند. اینها همه از آنجا ناشی می‌شود که آنها شناخت درستی از برند به عنوان یکی از مهمترین دارائیهای نامشهود شرکت ندارند و برداشت آنها از دارایی صرفاً شامل چیزهایی است که درنظر می‌آید وقابل لمس است. 

برای خواندن ادامه مطلب روی لینک زیر کلیک نمایید.

چرا بازاریابی دیگر نمی تواند اهداف یک سازمان را محقق سازد.

تبلیغات زیر آستانه حسی به چه معناست؟

معمولا هنگامی که ما درباره پیام ها فکر می کنیم، نمادهایی را در نظر داریم که آگاهانه دیده یا شنیده شده اند. با وجود این، امکان دارد که نمادها به شیوه ای منتقل شوند که خارج از آستانه درک معمولی قرار گیرند. این نوع از پیام ها، زیر آستانه حسی نامیده می شوند. یک پیام زیر آستانه حسی، پیامی است که به گونه ای فرستاده می شود که گیرنده از دریافت آن هشیارانه آگاه نمی شود. به عبارت دیگر، نمادها به قدری ضعیف و کوتاهند که به روشنی قابل تشخیص نیستند. ظهور هیجان ناشی از این موضوع از هنگامی شروع شد که جیمز ویکاری در سال 1958 اقدام به بررسی در این زمینه کرد. موضوع بررسی وی آن بود که در یک سالن سینما در فورت لی، نیوجرسی، کلمات «کوکا بنوشید» و «ذرت بو داده بخورید» به طور برق آسا روی پرده ظاهر می شد. گفته می شد که در نتیجه این کار، فروش کوکا و ذرت بو داده، افزایش یافته است.
درباره ای موضوع، ونس پاکارد در کتابش با عنوان ترغیب کننده های پنهانی به تفصیل صحبت کرده، و اخیرا ویلسون برایان کی در دو کتاب خود با عنوان های اغوای زیر آستانه حسی و بهره برداری جنسی رسانه ها درباره این مساله بحث کرده است. برایان کی مدعی است که «جا دادن» زیر آستانه حسی در تبلیغات برای آن است که رفتار خریدار عمدتا از طریق جذابیت های مربوط، دستکاری شود. برای مثال، او می گوید که 99 درصد تبلیغات مربوط به نوشابه های الکلی از این ترفند استفاده می کنند. کی استدلال می کند که پیام ها به گونه ای ماهرانه مخفی شده اند که یک شخص عادی متوجه آن ها نخواهند شد، مگر اینکه به آن ها اشاره شود. او اعتقاد دارد که به کاربردن این فن همانند کار یک هنرمند با رنگ پاش، با حداقل کار بر روی جزئیات است.
اینکه آیا محرک های زیر آستانه حسی می تواند سبب بعضی واکنش های کوچک تر شود، هرگز مساله تبلیغات نبوده است. در وضعیت به شدت کنترل شده آزمایشگاهی، محرک های زیر آستانه حسی، برای ایجاد عکس العمل هایی مثل پاسخ های «دوست دارم/دوست ندارم» عرضه شده اند. مسئله تبلیغات آن است که آیا پیام زیر آستانه حسی، توان آن را دارد که بر رفتار خرید مردم تاثیر بگذارد.با تحقیق در این زمینه، مشکلات عملی چندی درباره نظریه جا دادن محرک های زیر آستانه حسی به نحوی مطرح شده است که بتواند بر رفتار خرید تاثیر گذارد. ابتدا اینکه آستانه ادراکی از شخصی به شخصی و از زمانی به زمانی دیگر، تفاوت پیدا می کند. نمادهایی را که برای فردی زیر آستانه حسی است، ممکن است فردی دیگرآگاهانه درک کند. پیامی که برای تمامی مخاطبان، زیر آستانه حسی بودن آن تضمین شده است، احتمال دارد آن قدر ضعیف باشد که تاثیرات محدودی داشته باشد. مشکل دیگر،فقدان کنترلی است که تبلیغ کننده، نسبت به فاصله و موقعیت پیام گیر از پیام خواهد داشت. تفاوت ها در فواصل و موقعیت، هنگامی قادر است تاثیرگذار باشد که تحریکات از نوع زیر آستانه حسی و قابل تشخیص باشد. مشکل سوم از تاثیر مطلب قابل تشخیص (فوق آستانه حسی)، نظیر فیلم یا آگهی تجاری استفاده شده همراه با پیام زیر آستانه حسی، ناشی می شود. تحریکات فوق آستانه ای حسی ممکن است بر مطلب زیر آستانه حسی غلبه داشته باشد.

برای خواندن ادامه مطلب روی لینک زیر کلیک نمایید.

تبلیغات زیرآستانه حسی           


وبینار ابزارهای نگارگری در برندسازی

در وبینار ابزارهای نگارگری در برندسازی که در تاریخ 18 آبان برگزار خواهد شد دکتر شهریار شفیعی به چرایی اهمیت نگارگری در برند سازی خواهند پرداخت و بیان خواهند نمود که نگارگری در برندسازی چگونه بر ذهن مخاطب تاثیر می گذارد.

منظور از نگار گری در برند سازی

نگارگری در ایران غالبا هنر آینه کاری، فرش بافی و منیاتور را به خاطر می آورد. همانطور که با دقت در این هنرها در می یابیم، نگارگری جز با پرداختن به جزئیات و کنار هم قرار دادن اجزا بسیار که به دقت ساختار یافته‌اند، میسر نمی گردد. در واقع نگارگری جز با ریز پردازی حاصل نمی‌شود و این پرداختن به جزئیات است که در یک نگاه کلی احساسات انسانی را به خود جلب می‌نماید.

در برندسازی نیز از آنجایی که با احساسات وعواطف انسانی سر و کار داریم در لایه ای که به نگارگری می رسیم، چگونگی پرداختن به آن بسیار اهمیت می یابد. نگارگری در برندسازی به ما می‌آموزد که چگونه با مدل ذهنی یک نگارگر به برندسازی بنگریم و با نگارگری در کدام جوانب است که می توان درگیرسازی مخاطب را افزایش داد. 

دکتر شهریاز شفیعی (phd در بازاریابی و برندسازی)،معتقدند که برندسازی بدون در نظر گرفتن جزئیات ممکن نمی باشد.

برای داشتن اطلاعات بیشتر از وبینار به لینک زیر مراجعه نمایید.

وبینار ابزارهای نگارگری

برندها می توانند ریسک تصمیم گیری خرید یک محصول را نیز کاهش دهند

برندها در نمایش دادن ویژگی های منحصر به فرد محصول به مصرف کنندگان نقش مهمی دارند. محققان محصولات را بر اساس ویژگی ها و مزایای مرتبط با آن ها به سه دسته ی اصلی تقسیم بندی کرده اند: کالاهای نیازمند جست وجو، کالاهای نیازمند تجربه و کالاهای نیازمند اعتماد.
کالاهای نیازمند جست و جو نظیر محصولات سوپر مارکت ها و میوه فروشی ها که مصرف کننده می تواند ویژگی های محصول( نظیر اندازه، رنگ، سبک، طراحی، وزن و حتی ترکیب محتویات) را با دقت در ویژگی های ظاهری آن، بررسی و ارزیابی کند.
کالاهای نیازمند تجربه نظیر لاستیک خودرو که ویژگی های این گونه محصولات نمی توانند به سادگی توسط مصرف کننده ارزیابی شوند و تجربه ی استفاده از این محصول برای ارزیابی ویژگی هایی نظیر دوام، کیفیت خدمات، امنیت و راحتی استفاده ضروری است.
کالای نیازمند اعتماد نظیر خدمات بیمه که مصرف کننده به ندرت در مورد ویژگی های محصول آگاهی دارد.
با فرض دشواری ارزیابی و قضاوت در مورد ویژگی ها و مزیت های محصول برای کالاهای نیازمند تجربه و کالاهای نیازمند اعتماد، برندها نقش مهمی پیدا می کنند و شاخص مهمی برای نشان دادن کیفیت و سایر ویژگی های مطلوب مصرف کنندگان هستند.

ادامه مطلب